سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یاوران کتاب

 

معرفی کتاب فقط کتابداران می خندند!

این کتاب توسط فروزان مهرانپور به نگارش درآمده است که حاصل تجربه شغلی او به عنوان کتابدار در کتابخانه عمومی است. و در این کتاب کوشیده است اصول و قواعد کتابداری را برای بقا و ماندگاری در قالب طنز بیان نماید.

او در کتاب خود نگاهی تازه و نو به کتابدار و نقش او دارد و  اهمیت کتابخانه و کتابدار را اینگونه بیان می کند:

چقدر دنیا خالی بود اگر هیچ کتاب و کتابخانه ای بر سینه سبزش نمی بالید و من در این سبزه زار معنا، تورا می جویم، فقط تو!

بی گمان هیچ صاحب علم و درایتی یافت نمی شود که مدعی آن باشد در دوران پژوهش و علم اندوزی دست کم از خدمات کتابداری بهره نجسته و از این رهگذر گلی نچیده و خود را وام دار محبت کتابداری نداسته باشد!

او کتابدار را بهترین یار و یاور کتاب می داند و کتابخانه اش باغستان پراز گلی است که نمی پژمرد و خود را باغبان آن می داند!

در این کتاب بعد از مقدمه ای زیبابا عنوان در رثای کتابخانه لطیفه هایی مرتبط با فعالیت های کتابداری آورده است که در این لطیفه ها مشکلات حرفه ای کتابداران را به زبان طنز بازگو می کند . برای نمونه یکی از این لطیفه ها در اینجا ذکر می شود:

درکتابخانه عمومی

از یکی پرسیدند در کتابخانه عمومی چه می گذرد؟!

پاسخ داد: تمیدونم هرچه دقت کردم دیدم هیچ خبری نیست نه رفتی، نه آمدی، فقد عده ای کتابدار برای کتابشون جیب می دوختند که باز جای شکرش باقیه که برای خودشون ندوختند!

عده ای کتابها را با وسواس توی قفسه ها می گذاشتند که ای کاش با همون وسواس توی دل مردم جا می دادند!

عده ای کتابها را برچسب می زدند که باز خوبه انگ نمی زدند!

عده ای هم کتابها را ترمیم می کردند که کاش می شد یه جاهایی مطالبشان را تصحیح می کردند!

عده ای هم برا ی چرخاندن کتابخانه به دنبال پول اینجا و آنجا می رفتند که باز جای شکرش باقیه که این جا و آنجایی واسه سرک کشیدن نشونش دادند!

خلاصه هرکسی در سکوت و خلوت خودش کاری میکرد اما نمیدونم چرا همه می گفتند مگه توی کتابخانه هم کاری هست؟!

این کتاب توسط انتشارات فرهنگ مکتوب در سال 1389 چاپ شده است که خواندن آن خالی از لطف نیست.


 

 موضوع: زنان - اجتماعی - روان شناسی
نویسنده: باربارا دی آنجلیس
مترجم: مهرداد انتظاری
ناشر: فرادیدنگار

نوبت چاپ: سوم
تعداد صفحات: 202 صفحه
قیمت: 55000 ریال

  

 امروزه جوامع بشری به همکاری زنان در تمامی عرصه های اجتماعی نیاز مبرم دارد.
در این نکته که زنان چگونه می توانند در اجتماعی که زندگی می کنند موفق باشند رازی نهفته است....
این کتاب این راز مهم را برای من و شما فاش می سازد.


 

مترسک

      یک بار از مترسکی پرسیدم: آیا از ایستادن تنها در این دشت خسته نشده ای؟ پاسخ داد: ترساندن دیگران لذتی عمیق و پایدار دارد.به همین خاطر من از کارم راضیم و هرگز خسته و بیزار نمی شوم!

   دمی اندیشیدم و گفتم: درست گفتی: من نیز چنین لذتی را تجـــــربه کرده ام.گـــفت: فقط کسانی می توانند چنین لذتی را بچشند که تنشان ازکاه پر شده باشد! سپس او را رها کردم و به راه خود رفتم در حالی که نمی دانستم منظورش ستایش از من بود یا تحقیر کردن من.

    یک سال گذشت و مترسک به فیلسوفی دانا تبدیل شد و وقتی دوباره از کنارش گذشتم، دو کلاغ را دیدم که مشغول لانه ساختن زیر کلاه او بودند!

برگرفته از کتاب   پیامبر و دیوانه   نوشته جیران خلیل جیران